آنفولانزای خوكی با نامهای Hog Flu، Swine Flu و Pig Flu شناخته میشود. گزارشاتی از سابقه ابتلا انسان به آنفولانزای خوكی در سالهای 1918، 1976 و غیره نیز وجود دارد. خوك ممكن است به ویروس آنفولانزای انسانی و سایر حیوانات و حتی پرندگان مبتلا شود و در بدن آن شیفت آنتیژنیك و یا دگرگونی ژنتیك در جهت ایجاد ویروس جدید رخ دهد. ویروس آنفولانزای خوكی سال 2009 با زیرگروه “H1N1” نوع A آنفولانزا شناخته شده است.
طریقه انتقال ویروس
1ـ انتقال در حیوان:
طریقه انتقال بین خوكها از طریق راههای هوایی شامل دستگاه تنفسی (مانند تماس دهان، بینی و…) صورت میگیرد.
2ـ انتقال از حیوان به انسان:
افرادی كه در معرض تماس با پرندگان و حیواناتی از قبیل خوك میباشند، خصوصا افرادی كه در مراكز نگهداری این حیوانات كار میكنند، در معرض خطر بالای انواع ویروس آنفولانزای اندمیك در این نوع حیوانات میباشند. بنابراین این جمعیت از انسانها به عنوان میزبان این ویروس میتوانند در نظر گرفته شوند. سایر افراد در معرض خطر، شامل دامپزشكان و كارگران در مراكز تهیه گوشت میباشند. هرچند خطر ابتلا برای این دو گروه كمتر از افرادی كه در مزارع پرورش خوك و پرندگان كار میكنند، میباشد.
نكته: ویروس H1N12009 از خوك جدا نشده است و از آن به انسان منتقل نمیشود، بلكه از طریق انسان به انسان شیوع مییابد.
علایم و نشانهها
1ـ علایم در انسان:
مطابق با مركز كنترل و پیشگیری بیماریها (CDC) علایم آنفولانزای خوكی سال 2009 با ویروس H1N1، در كل شباهت با علایم سایر سویههای آنفولانزا و شبه آنفولانزا دارد. علایم شامل تب، سرفه،گلودرد، بدن درد، سردرد، خستگی و لرز میباشد. درصد زیادی از مبتلایان به این نوع ویروس جدید علایم اسهال و تهوع را نیز داشتهاند.
با توجه به اینكه علایم ذكر شده تنها منحصر به آنفولانزای خوكی نمیباشد، گرفتن شرح حال كامل از بیمار ضروری میباشد. همچنین تشخیص قطعی این نوع از آنفولانزا نیاز به تستهای آزمایشگاهی مربوط به نمونههای تنفسی از قبیل نمونههای تهیه شده از بینی و گلو دارد.
2ـ علایم در حیوان
علایم بیماری در خوك شامل تب، عطسه، سرفه، مشكلات در تنفس و كاهش اشتها میباشد و در تعدادی از موارد منجر به سقط جنین در حیوان نیز شده است. مرگ و میر ناشی از آنفولانزای خوكی در خوك پایین و حدود یک الی چهار درصد میباشد. این ویروس سبب كاهش وزن و رشد حیوان و بنابراین ضرر اقتصادی به دامدار میشود .
پیشگیری
شامل سه مرحله میباشد:
ـ پیشگیری در حیوان،
ـ پیشگیری در انتقال از حیوان به انسان
ـ پیشگیری در انتقال از انسان به انسان.
پیشگیری در خوك:
شامل واكسیناسیون در دامداریها، قرنطینهكردن حیوانات و ضدعفونی كردن دامداریها و غیره میباشد.
پیشگیری از انتقال به انسان:
استفاده از ماسك صورت به دامپزشكان و دامداران هنگام برخورد با حیوان توصیه میشود.
نكته: نپوشیدن دستكش و كشیدن سیگار هنگام برخورد با حیوان از جمله ریسك فاكتورها محسوب میشوند.
پیشگیری از انتقال انسان به انسان:
راههای انتقال در بین انسانها شامل عطسهكردن، سرفهكردن، تماس با اشیای آلوده به ویروس میباشد.
ـ شستن متناوب دستها با آب و صابون، ژلها ،فومها و شستشو دهندهها با پایههای الكلی خصوصا بعد از حضور در مراكز عمومی و ضدعفونی كردن سطوح میتواند سبب كاهش انتقال شود.
متخصصین معتقدند شستشوی دستها در پیشگیری از عفونتهای ویروسی (شامل آنفولانزای معمولی و خوكی) به خوبی موثر میباشد. حتی قطرهای بسیار ریز از ترشحات بینی و حلق ممكن است سبب آلودگی میز كار، تلفن و یا سایر سطوح و به این ترتیب انتقال از انگشت به دهان، بینی و یا چشم شود.
ـ هر شخص با علایم شبه آنفولانزا شامل تب ناگهانی، سرفه و یا دردهای عضلانی بهتر است از محیطهای كار و مراكز عمومی دور بماند و با پزشك تماس بگیرد.
ـ فاصله گرفتن از اجتماعات عمومی در محیطهایی كه احتمال میرود ویروس در آنجا شایع باشد نیز توصیه میشود. این اقدام با توجه به درصد و میزان شیوع این بیماری در شهر و كشور مربوطه میباشد.
ـ واکسن آنفولانزا نیز میتواند در پیشگیری این بیماری موثر باشد، هرچند واكسنهای آنفولانزای كنونی، علیه ویروس H1N12009 ایمنی حاصل نمیكنند. البته تهیه واكسن جدید از این نوع ویروس به زودی امكانپذیر خواهد بود.
نكته: بیماری آنفولانزای خوکی از طریق خوردن گوشت خوک به انسان منتقل نمیشود. ویروس این بیماری در دمای پخت بالای 70 درجه سانتیگراد از بین میرود و شدت بیماری در انسان به حدت ویروس، وجود سابقه ایمنی در افراد، واکسیناسیون یا سابقه ابتلا به آنفولانزای فصلی و شرایط سلامتی میزبان بستگی دارد.
درمان
ویروس آنفولانزای خوكی به ندرت در خوكها كشنده میباشد. بنابراین درمان در آنها به صورت درمان “علامتیـحمایتی” میباشد. استفاده از آنتی بیوتیكها هرچند تاثیری علیه این ویروس ندارد ولی به پیشگیری از پنومونی باكتریایی و سایر عفونتهای ثانویه کمک میكند.
داروهای آنتیوایرال در انسان مبتلا به تخفیف بیماری و بهبود سریعتر آن كمك میكند. درمان بهتر است طی دو روز از شروع علایم انجام شود. در كنار داروهای ضد ویروس، درمان “علامتیـ حمایتی” در منزل و یا در بیمارستان شامل جایگزینكردن مایعات از دسترفته و كنترل تب انجام میشود.
مركز كنترل و پیشگیری بیماریها در آمریكا داروی Seltamivir (Tamiflu) و Zanamivir (Relenza) را برای درمان و یا پیشگیری علیه این ویروس توصیه میكند. البته گروه كثیری از افرادی كه از این بیماری بهبودی كامل یافتهاند، نیازی به داروهای ضد ویروس نداشتهاند.
ویروس آنفولانزای خوكی 2009، مقاوم به آمانتادین و یا ریمانتادین گزارش داده شده است.
به طور کلی میزان مرگ و میر ناشی از این بیماری كمتر از یك درصد بوده و در افرادی كه بیماری زمینهای مانند ناراحتی قلبی، كلیوی و مزمن ریوی داشتهاند، مرگ و میر شایعتر است. همان طور که قبلا نیز ذکر شد درمانهای حمایتی مانند کنترل آب و الکترولیتها کمک به بهبود بیماری میکند.
____
با اینکه این ویروس در هوا معلق است، اما ترجیح دادم این گزارش که بصورت ایمیل برایم فرستاده شده را برای تو هم میهن گل در بلاگم بی
آنفولانزاي خوکي چيست ؟
آنفولانزاي خوکي يک بيماري تنفسي در خوکهاست که بر اثر ويروس هاي نوع آنفولانزا ايجاد مي شود. اين بيماري اثرات منفي اقتصادي بسيار گسترده اي بر صنايع پرورش ونگهداري خوک در ايالات متحده آمريکا دارد. شيوع آنفولانزا در خوکها، به خصوص در ماه هاي زمستان بسيار رايج است. آنفولانزاي خوکي مي تواند به درصد بالايي از ابتلا به بيماري در گله هاي خوک منجر شود.
* در حال حاضر چرا اين همه نگراني از بابت آنفولانزاي خوکي وجود دارد؟
ويروس هاي آنفولانزاي خوکي معمولاً انسان ها را مبتلا نمي کنند. اما اين امکان وجود دارد که گاهي انسان ها و به خصوص اشخاصي که با خوکها تماس داشته اند به آن مبتلا شوند.
در اواخر آوريل 2009 موارد شيوع آنفولانزا ناشي از يک رشته ويروس آنفولانزاي خوکي در مکزيک تشخيص داده شد و به سرعت رو به گسترش نهاد و مواردي از ابتلا به بيماري در نقاط مختلف ايالات متحده آمريکا شامل : کاليفرنيا، تگزاس، نيويورک و اوهايو و نيز در چند کشور ديگر مشاهده شده است.
در اين مورد شيوع اخير، انتقال آنفولانزاي خوکي از انسان به انسان در اشخاصي که تماسي با خوکها نداشته اند گزارش شده است.
افرادي که با زدن واکسن خود را در برابر " آنفولانزا" مصون کرده اند در برابر آنفولانزاي خوکي ايمني نخواهند داشت.
خوشبختانه يک واکسن آنفولانزاي جديد در حال تهيه است که مي تواند افراد را در برابر آنفولانزاي خوکي محافظت کند. اين واکسن در طول امسال عرضه خواهد شد .
* علايم و نشانه هاي آنفولانزاي خوکي چيست؟
علايم و نشانه ها در افراد مبتلا به آنفولانزاي خوکي مشابه علائم آنفولانزاي عادي انساني است. البته اين امکان وجود دارد که رشته ويروس فعالي بتواند در برخي افراد بيماري شديدتري ايجاد کند. در مکزيک چند مورد فوت گزارش شده است.
افراد مبتلا به آنفولانزاي خوکي معمولاً داراي تب ( اغلب تب بالا) ، سرفه، بدن درد ، سردرد، احساس خستگي و آبريزش يا گرفتگي بيني هستند. امکان دارد افراد دچار اسهال و استفراغ هم بشوند. رشته ويروس فعلي شايد باعث شود شدت گلودرد افراد مبتلا در مقايسه با اشخاصي که به ويروس هاي عادي آنفلانزاي انساني مبتلا شده اند، بيشتر گردد.
* چگونه آنفلانزاي خوکي نگيريم؟
ابتلاي صدها تن به آنفولانزاي خوکي در مکزيک و گسترش اين بيماري به کشورهايي چون آمريکا، کانادا، بريتانيا، اسپانيا، اسرائيل و زلاندنو نگراني بسياري از شهروندان را به همراه داشته است.
مسئولان بهداشتي با جدي دانستن تهديد همه گيري اين بيماري، از مردم خواسته اند دچار ترس نشوند و تمهيدات لازم را براي پيشگيري از ابتلاي خود و خانواده هايشان به کار بندند.
در اين مطلب سعي شده به بعضي از سوال هاي شما درباره آنفولانزاي خوکي پاسخ داده شود.
* چگونه از خود و خانواده ام در برابر آنفولانزاي خوکي محافظت کنم؟
احتياط هاي معمول را به کار بنديد. آنفولانزاي خوکي مانند هر نوع سرماخوردگي ديگر از راه تماس، سرفه و عطسه منتقل مي شود. دست هاي خود را به طور مرتب بشوييد. اگر آب و صابون در دسترس نيست، مي توانيد از ژل هاي تميز کننده دست استفده کنيد.
همان طور که هوشياري در برابر آلودگي براي پيشگيري از ابتلاي شما و خانواده تان به بيماري ضروري است، در صورتيکه خود مشکوک به ابتلا به آنفولانزا هستيد، حتماً هنگام عطسه و سرفه جلوي دهان و بيني خود را بگيريد تا دستانتان آلوده نشوند.
* آنفولانزاي خوکي چه نشانه هايي دارد ؟
آنفولانزاي خوکي مانند ساير انواع سرماخوردگي عمل مي کند . بيماران دچار تب ولرز ، سردرد، سرماخوردگي، گلودرد، کوفتگي و درد مفصل مي شوند. اين بيماري گاهي با تهوع و اسهال همراه است.
* آيا انتقال ويروس آنفولانزاي خوکي به سادگي انجام مي شود؟
محققان هنوز اطلاعات کاملي را از نحوه انتقال ويروس آنفولانزاي خوکي به دست نياورده اند. سازمان بهداشت جهاني به تازگي برآورد خود مبني به سهولت انتقال اين ويروس ميان انسان ها منتشر کرده است.
اگر با کسي در تماس هستيد که سرماخوردگي دارد، با او دست ندهيد و روبوسي نکنيد. ويروس آنفولانزا در اماکن عمومي وجود دارد و تماس با سطوحي مانند دستگيره اتوبوس و صفحه کليد کامپيوتر به راحتي شما را آلوده مي کند. اگر دستان خود را به دستگيره در يا اتوبوس زده ايد، آن را به دهان و بيني خود نزنيد.
* آيا آنفولانزاي خوکي قابل درمان است؟
بله، داروهايي که در سال هاي گذشته براي درمان انواع قوي آنفولانزا توليد شده اند، توانايي خوبي براي کمک به مبتلايان به آنفولانزاي خوکي دارند. در حقيقت همه گيري جهاني بيماري هايي مانند آنفولانزاي مرغي و سارس در سال هاي گذشته آمادگي مراجع درماني را براي مقابله با همه گيري هاي جديد افزايش داده است.
* آيا واکسن سرماخوردگي که زمستان گذشته دريافت کردم، مي را از ابتلا به آنفولانزاي خوکي مصون مي کند ؟
احتمالاً خير. هر چند واکسن هاي سرماخوردگي بدن افراد را در برابر سويه ويروس آنفولانزا که شامل ويروس آنفولانزاي خوکي نيز هست، مقاومت مي کند ولي مسئولان مرکز کنترل و پيشگيري از بيماري هاي آمريکا مي گويند آزمايش هاي اوليه آنها بيانگر عدم ايجاد مصونيت در دريافت کنندگان واکسن سرماخوردگي است.
* آيا آنفولانزاي خوکي از راه مواد غذايي مانند گوشت خوک منتقل مي شود؟
خير. آنفولانزاي خوکي از دهان و بيني منتقل مي شود و يک بيماري مجاري تنفسي است.
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی در دیدار با با نخبگان و اقشار مختلف مردم استان یزد، با اشاره به قرار داشتن در آستانه سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) با تسلیت این روز به شیعیان و ایرانیان همه انسانهایی که خواستار حقیقت و زیبایی هستند، گفت:«معمولا به حضرت گفته می شود پیشوای مذهب جعفری، ولی واقعیت این است که امام صادق و پدرشان امام باقر بزرگترین مفسران حقیقت اسلام در دوره خاصی که برای آنها پیش آمد، بودند و بار اصلی معارف اسلام حقیقی بر دوش این دو بزرگوار بود.»
وی ادامه داد:«کاری که این بزرگواران کردند ایستادگی در مقابل انحرافها و تحریفهایی بود که به خصوص در عرصه فكری؛ سیاسی و اجتماعی پیدا شده بود و میرفت که مبانی عقیدتی و فکری را نابود بکند، کاری که این بزرگواران کردند کار فوق العاده بزرگی بود و واقعا اسلام مدیون این دو بزرگوار است که توانستند در آن برهه از زمان با فداکاری فراوان آن حقایق را منعکس کنند.»
رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد:«متاسفانه در حوزه های علمیه ما بیشتر روی جنبههایی که مربوط به فقه شریعت میشود و در این زمینه به این دو بزرگوار استناد شده است كه گرچه مهم است ولی نسبت به معارفی که عمق اسلام و دین خدا را نشان میدهد به علل مختلف تاریخی کمتر توجه شده است.»
رئیس بنیاد باران ابراز امیدواری کرد که با توجه به زمینههای فراوان ناشناخته و کمتر مورد توجه قرار گرفته اسلام حقیقت، اسلام شریعت و اسلام طریقت، متناسب با دیدگاه این دو امام همام مورد توجه و واکاوی بیشتر قرار گیرد.
وی سپس گفت:« گفته میشود در این موقعیت حرف زدن مشکل است! حرف زدن برای چه کسی مشکل است؟برای کسانیکه به اصل انقلاب و راه امام پایبندند و حتی در این زمینه نقش مهمی در پیروزی و تثبیت انقلاب و خدمت به آن داشتهاند و بارها گفتهاند آن چه میخواهیم همان حقیقتی است که مورد خواست این ملت بزرگوار بود، مورد تایید امام بود و در جریان انقلاب تحقق پیدا کرد و بصورت قانون اساسی تبلور پیدا کرد و راه و رسمی که بدان معتقدند آن راه و رسمی است که با واقعیت تطبیق می یابد و به مصلحت جامعه است و مورد خواست جامعه است؟»
به گزارش روابط عمومي دفتر سیدمحمد خاتمی؛ وي تاکید کرد:« جمهوری اسلامی به معنی خاص کلمه، از دستاوردها و شاهکارهای بزرگ انقلاب است که در مرحله ایجابی آن مطرح شد، روح غالب مردم ما اسلامی است؛بنابراین هیچ حرکتی در کشور موفق نخواهد شد مگر اینکه آشنا و وفادار به مبانی و اصول و فرهنگی جامعه باشد که این معیارها و مبانی به شدت اسلامی است.»
وی تصریح کرد:« در جامعه هیچکس نمیتواند مدعی باشد بدون در نظر گرفتن اسلام یا کنار زدن آن میتواند توفیقی حتی در ایجاد آزادی، فضای آزاد و مستقل و پیشرو داشته باشد.»
رئیس موسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها ادامه داد:« از طرفی ما در دنیایی به سر میبریم که حق و کرامت مردم، حرمت و جایگاه مردم در ذهن بشر جا افتاده و این یک مساله تاریخی است.اینکه مردم حاکم بر سرنوشت خویش هستند یک دستاورد بسیار عظیمی است که در این دوران به دست آمده گرچه با رجوع به منابع و مبانی اصلی دین خودمان ما این را میبینیم، احترام به انسان، حاکمیت انسان، آزادی سیاسی و اجتماعی انسان مساله است که در زمان پیغمبر، امیرالمومنین و آموزشهایی که از آن بزرگواران و دیگر بزرگواران دین به دست ما رسیده است وجود داشته است.»
رئیس جمهور سابق کشورمان یادآور شد:«در دنیایی به سر میبریم که جهان پذیرفته است دیگر حکومتها نمیتوانند، حکومتهای مستبدی باشند که از بالا بر مردم تحمیل شوند و فقط آنها حق داشته باشند فرمانروایی کنند و مردم مجبور به اطاعت محض و مطلق از آنها باشند، بلکه این نتیجه به دست آمده است كه حکومت مطلوب حکومتی است که برآمده از مردم باشد و از مردم نمایندگی کند و در نتیجه در برابر حقوق مردم نیز مسئول است.»
وی در مورد فلسفه وجودی جمهوری اسلامی گفت:« جمهوری اسلامی که هم با معیارهای اسلامی سازگار است و هم حق حاکمیت مردم بر سرنوشت را که در اصل 56 قانون اساسی به زیبایی تمام مطرح شده است به رسمیت شناخته است.»
خاتمی تاکید کرد:«جمهوری اسلامی میتواند مزایایی که بشر در طول تاریخ بدست آورده را داشته باشد و بدیهای موجود را نداشته باشد،ما اینگونه به جمهوری اسلامی مینگریم و پایبند به آن هستیم.»
رئیس دولت اصلاحات سپس اظهار داشت:« باعث تاسف است که واقعا امروز حرف زدن برای کسانی که چنین دیدگاهی دارند و با این نگاه به مردمشان، به انقلاب، اسلام و امامشان نگاه میکنند مشکل شده است و اینگونه القا میشود که حرف زدن این افراد یعنی تخریب نظامی که حاضرند خود این افراد،حاضرند جانشان را برای واقعیت اصلی آن بدهند.»
وی با تاکید بر اینکه«این مشکل بزرگی است که این افراد نتوانند حرف بزنند»، گفت:«اگر اینها نتوانند حرف بزنند میدانید چه وضعی پیش خواهد آمد؟آن وقت در این فضای بسته یک جانبه، هستههای عمل به وجود میآید، عملی که متوجه نفی همه اینها خواهد بود، همچنان که ما متاسفانه نشانههای آن را در جامعه میبینیم.»
سیدمحمد خاتمی تاکید کرد:« وقتی جلوی صداهای اصیل گرفته میشود هیجان ایجاد میشود و بعضی صداهایی شنیده میشود که آن صداها مطلوب نیست، اگر در بخشهایی از جامعه مساله جمهوری اسلامی مورد كم لطفی قرار می گیرد، علتش این است که آنهایی که معتقد به جمهوری اسلامی هستند، نمیتوانند حرف خودشان را بزنند و آنگاه کسانی حرف میزنند که به اصل اعتقاد ندارد.»
رئیس جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:«وقتی حرف کسانی که معتقد و پایبند به نظام هستند، هزینه داشت، آن وقت نوبت عمل از سوی کسانی پیش میآید که اصل را قبول ندارند.»
وی با تاکید بر اینکه نمیتوان با برخورد سخت افزاری در وضعیت موجود برای مدت درازی از نظام حفاظت کرد، افزود:«چرا باید اسلام را به گونهای عرضه کنیم که بخشهایی از جامعه از اسلام زده شوند یا حداقل از نظامی که به نام اسلام هست زده شوند؟این مسایل را امروز میبینیم و به همین دلیل میگویم نتیجه روشهایی که مخالف خود را متهم به براندازی میکند، براندازی است.»
رئیس بنیاد باران با ابراز تاسف شدید از سوق دادن و انبوه شدن بخشهایی از جامعه به سوی هدفهایی که دیگر نه مورد خواست امام بوده، نه مورد خواست اولیه مردم، نه مورد خواست او و همکفرانش است، گفت:«این مساله مهمی است که باید در آن تامل کرد، ما در این جریانات خیلی خسارت دادیم، البته دستاورد بزرگی هم داشته است، منتهی در این حالت بحرانی و هیجانی اگر نشود این دستاوردها را جمعبندی کرد و جهت داد معلوم نیست در آشفته بازار نتیجه کار چه در آید؟»
وی با بیان اینکه «بزرگترین خسارت وارد شده اهانت به ملت است»، یادآور شد:« حرکت اصیل، مدنی و میلیونی مردم معترض حرکتی بود به سوی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و بزرگترین اهانت این بود که این حرکت را حرکت اغتشاشی به حساب آوردند و به مردم اهانت کردند و برای مقابله آن رفتارهایی کردند که آن رفتارها به هیچوجه با معیارهای اسلامی، قانون اساسی، شرع و عرف و وجدان بشر سازگار نبود و زیانهای بزرگی به بار آورد.»
سیدمحمد خاتمی ادامه داد:«متاسفانه فضایی ایجاد شد که تلفات مادی و جانی زیادی دادیم، به حیثیتها لطمه خورد، انسانهای بزرگی دستگیر شدند و تحت فشار قرار گرفتند و انسانهایی مورد هجمه همهجانبه قرار گرفتند.»
وی تاکید کرد:«این فضای یکجانبه و نسبت ناروا دادن و دفع و رفع و از صحنه بیرون راندن چهرههایی که واقعا سرمایه نظام هستند روشهای نخ نمایی است که عکس خودش نتیجه میدهد و قضاوت جامعه قضاوت دیگری خواهد بود چون اکثریت جامعه از آن چه رخ داده و میدهد ناراضی است و وقتی در توجیه آن عمل غلط، رفتار غلطی با افراد و شخصیتها میشود قضاوت مردم عکس آن چیزی است که مطلوب بعضی جریان هاست.»
رئیس دولت اصلاحات در ادامه گفت:«الان به صراحت به شما بگویم صحبت از دعوای راست و چپ، اصولگرا و اصلاحطلب نیست، صحبت سر این است که جریان تنگنظر، خشونت گرا و یك سو نگر متحجر و متوهمی که بسیاری از آنان سابقه چندانی در انقلاب ندارد یا امتحانشان را نداده و یا امتحانشان را به بدی پس داده اند، میخواهند همه آنهایی را که نمیپسندند از صحنه بیرون کنند نه تنها از عرصه حاكمیت بلكه در جامعه نیز و از نظر آنها حتی اصولگرای با شخصیت هم نباید در جامعه حضور داشته باشد.»
وی افزود:« این جریان اصلاحطلب را متهم میکند به همه اتهاماتی که شایسته دشمنان انقلاب و اسلام هست و نتیجه اعمال این جریان رقم خوردن عرصه به گونهای است که تصویری از اسلام و انقلاب نشان داده می شود که فقط عده معدودی که امکانات وسیعی در اختیارشان هست از آنها نمایندگی میکنند و جز آنها همه باید از صحنه بیرون روند.»
سیدمحمد خاتمی تاکید کرد:« این جریان باید بداند که با زور نمیتواند در متن جامعه و مردم حاکمیت یابد و هیچگاه جا نخواهد افتاد، با زور و با روشهای پلیسی و نظامی میشود برای مدتی روش و شیوه و استراتژی را پیش برد ولی این روشها و استراتژیها نمیتوانند دوام پیدا کنند.»
وی با بیان اینکه «ما همچنان روی حرفهای اصلی خودمان هستیم»، در تشریح عقاید خود گفت:« انقلاب اسلامی منشا هویت ماست و نقطه عطف بزرگی در تاریخ ماست، ماحصل مردمیترین انقلابی که در تاریخ رخ داد، جمهوری اسلامی است که برای ما مقدس است و البته در جمهوری اسلامی همچنان که از اسلام دفاع میکنیم از مردم و رای و حقوق مردم دفاع میکنیم.»
رئیس دولت اصلاحات افزود:«معتقدیم کسانی که به رای مردم معتقد نیستند و حاضرند در رای مردم تصرف کنند یا آن را نادیده بگیرند، با این انقلاب و جمهوری اسلامی بیگانهاند؛ این راه و رسم ماست و صحبت ما این است بیاییم همین قانون اساسی را پیاده کنیم.»
وی با طرح این سئوال که «چرا قانون اساسی زیر پا گذاشته میشود؟»، گفت:«مگر قانون اساسی اجازه فعالیت تشکلها، اظهانظر و حضور آزاد مردم را نداده است؟ مگر ما با شیوههایی که پیامبر و ائمه داشتند آشنا نیستیم که برای آزادی مردم احترام قائل بودند، مگر حضرت امیرالمومنین با بدترین مخالفانش برخورد میکرد حتی اگر بدترین ناسزاها را میشنید؟ چرا به قانون اساسی عمل نمیشود؟»
خاتمی تاکید کرد:« قانون اساسی برای رای مردم، انتخابات آزاد و رقابتی، حق مسلم برای مردم گذاشته و وظیفه مسلم برای مسئولان نظام ایجاد شده است، حال اگر کسی اعتراض داشته باشد که این اصل درست پیاده نشده جواب آن برخورد تند و سخت نیست.»
رئیس جمهور سابق کشورمان سپس گفت:«بیایید به همین قانون اساسی برگردیم، البته در صورتیکه تفسیر دل به خواهی از آن نشود، کسانی از آن نگهبانی کنند که به مردم و معیارهای قانون اساسی اعتقاد داشته باشند و تحت تاثیر جریانات بیرونی قرار نگیرند و رفتارهایی نکنند که مخالف روح و حتی نص صریح قانون اساسی باشد و اگر شد بسیاری ازمشکلات حل خواهد شد.»
رئیس بنیاد باران تصریح کرد:«ما دلمان برای ایران میسوزد، ایرانی که با امکاناتی که دارد باید سربلند و سرفراز باشد و متاسفیم که باید بگوییم این امکانات نه تنها درست به کار نرفته بلکه بسیاری از آنها تلف شده و از بین رفته است، میتوان قاطعانه گفت مسیری که در این مدت طی کردیم از جمله دور شدن از اهداف چشم انداز بیست ساله است.»
وی ادامه داد:«آن چه برای ما تاثرآور است این است که رفتارهایی شود و سیاستهایی در پیش گرفته شود که چهره نظام و جمهوری اسلامی را خدشهدار کند.»
سیدمحمد خاتمی تاکید کرد:«اگر با خواست مردم همسو شویم کم هزینهتر و سریعتر به هدف میرسیم و اگر نشویم این حرکت ادامه خواهد داشت ولی با هزینههای زیادتری، اما در هر حال این حرکت از بین نخواهد رفت.»
وی یادآور شد:«مطمئن باشید از این راه نه مردم بر میگردند نه آن کسانی که با همه وجود به این مسائل اعتقاد دارند، فضاهای ایجاد شده می تواند به زیان همه تمام شود نه فقط به زیان اصلاحطلبان یا به زیان مردم، گرچه زیان بزرگی به مردم وارد شده،خونهایی که ریخته شد، بازداشتهایی که شد و فشارهایی که وارد آمده است.»
رئیس جمهور سابق کشورمان افزود:«حداقل انتظار ما این بود با تحولی که در قوه قضاییه ایجاد شد شاهد تحولی در رفتارها هم نسبت به بازداشتها و بازداشتشدگان و هم کسانیکه به حقوق مردم تجاوز کردند، جنایت و جرم کردند بشود و شاهد تغییر فضای موجود در جامعه که فضای بسیار مسموم و بدی است ؛باشیم وجریان خاصی که امکاناتی که متعلق به ملت است را در اختیار گرفته به این فضا دامن میزند باشیم وهنوز هم امیدواریم كه شاهد این تحول باشیم.»
وی تصریح کرد:«امیدوارم در یک فضای امن آزاد با حفظ اصول و معیارها همه کسانی که علاقهمند اصل اسلام و ایران هستند و سرمایههای اصیل مملکت هستند با حفظ حق و حقوقشان بتوانند در عرصه حضور داشته باشند و ما هم میخواهیم با موضع انتقادی و اعتراضیام نسبت به آنچه هست حضور داشته باشیم و معتقدم آنچه هست مطابق معیارهای قانون اساسی و انقلاب اسلامی نیست.»
رئیس دولت اصلاحات یادآور شد:«اصلاحاتی که من میگویم اصلاح انحرافات با معیار قانون اساسی و معیار خط امام هست و اگر انحرافی در این زمینه ایجاد شده میخواهیم با انتقاد، باگفتن، با میدان دادن به کسانیکه دلبستگیهای اینچنینی دارند اصلاح شود.»
وی تاکید کرد:«اگر راه اصلاح اینچنینی برای وفاداران به قانون اساسی و اسلام بسته شود، راه برای جریاناتی باز میشود که اصل را هم قبول نخواهند داشت و نگرنیام از این است که بزرگترین زیان و خسارت بزرگ به اصل انقلاب و جمهوری وارد شود که انشالله وارد نخواهد شد.»
سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد:«آنهایی که به اصول و معیارها معتقدند، هیچوقت مایوس نمیشوند البته که باید توکل به خدا داشت، راه را درست تشخیص داد و آمادگی پرداخت هزینه برای راه درست را داشت.»
تمايل افراد به تحصيل در رشتههاي تخصصي مرتبط با اين صنعت و به دنبال آن افزايش چشمگير تعداد فارغالتحصيلان اين رشتهها نشان از رونق بازار كار در صنعت IT دارد. به اين ترتيب است كه حتي ركود و بحران اقتصادي اخير هم نتوانست چندان فشاري را بر اين صنعت تحميل كند تا IT به عنوان اولين صنعت رو به بهبود و نجات از اين بحران در جهان مطرح شود.
اين روند گويا آنقدر اميدواركننده است كه ميتواند نويد اتفاقات خوب آينده را در اين حوزه بدهد. خبري كه به تازگي منتشر شده و نشان از به كار افتادن مجدد ماشين استخدامي صنعت IT دارد، ميتواند يكي از همين اتفاقات خوب باشد.
مشاغل جديد بعد از ركود
به اين ترتيب موسسه تحقيقاتي بينالمللي IDC در آخرين تحقيقات خود اعلام كرده است كه پيش بيني ميشود تا چهار سال آينده حدود 8/5ميليون شغل جديد در حوزه IT ايجاد شود. بر اين اساس اين صنعت توانسته است راه بهبود را به خوبي در پيش گرفته و نشانههاي اين بهبود را خيلي زود بروز دهد.
گزارش IDC نشان ميدهد كه در طول چهار سال آينده و در واقع تا سال 2013 بيش از 75000 تجارت جديد در صنعت IT به وجود ميآيد تا رشد تعداد مشاغل جديد اين صنعت را به 3درصد در سال برساند.
استيو بالمر، مديرعامل غول نرمافزاري دنيا يعني شركت Microsoft در اين مورد ميگويد: «كشورهايي با نوآوري سريع، حجم سرمايهگذاري بالا در زيرساختها و توسعه بيشتر آموزش و مهارتها در حوزه IT در واقع سرچشمه اين بازارهاي كاري هستند كه ميتوانند تاثير زيادي بر بازارهاي جهاني بگذارند. در اين شرايط بحران اقتصادي، تكنولوژيهاي مدرن ميتوانند نقش حياتي در افزايش توان توليدي و امكان ايجاد تجارت و بازارهاي كاري جديد داشته باشند تا در نهايت به رشد اقتصادي منجر شود.»
جديدترين تحقيق موسسه IDC روي 52 كشور مختلف دنيا كه 98درصد از سرمايه جهاني IT را در دست دارند، انجام شده است. به عقيده كارشناسان IDC دليل اين موضوع هم به رشد سرمايهگذاري IT كه نشانه خارج شدن از شرايط بحران است، مربوط ميشود.
با تمام اينها اما ركود اقتصادي توانست سايه خود را هر چند در مدت كوتاه روي صنعت IT هم بگستراند تا شاغلان در بخشهاي مختلف اين صنعت هم طعم بحران را بچشند. اين اتفاق بيشتر در روزهاي آغازي سال 2009 محسوس بود. به اين ترتيب نتايج تحقيقات مختلف انجام شده روي شركتهاي بزرگ سختافزاري، نرمافزاري و خدماتي IT نشان ميدهد كه در نيمه اول سال 2009 بيش از 6000 شغل در صنعت IT در سطح جهان از بين رفته است. اين در حالي است كه به گفته كارشناسان بودجه بخش بازاريابي مشاغل در اين صنعت در سال 2009 با كاهش 3/8 درصدي مواجه خواهد شد تا اين ركود اولين ركود در بودجه اين بخش از سال 2001 تا كنون باشد.
بسياري از تحليلگران در اين مورد معتقدند كه روند طولاني پروژهها و البته ركود اقتصادي و كمبود بودجه موثرترين عوامل در اين مورد هستند تا جايي كه بر اساس تحقيقات انجام شده، شركتهاي بزرگ IT كه بيش از 400ميليارددلار از درآمد اين صنعت را در اختيار دارند، تنها 15ميليارددلار از اين درآمد را صرف سرمايهگذاري در IT ميكنند.
درآمدهاي رو به كاهش
در حالي كه ماشين استخدامي IT بعد از ركود و از بين رفتن هزاران شغل در اين صنعت يك بار ديگر به راه افتاده است، بحران اقتصادي اما به جان درآمد شاغلان بخشهاي مختلف اين صنعت افتاده است. به اين ترتيب تحقيقات انجام شده در اين مورد كه توسط موسسه تحقيقاتي Janco Associates اجرا شده است، نشان ميدهد كه درآمد شاغلان صنعت IT در سال 2009 حتي تا كمتر از حد متوسط هم رسيده است.
بر اين اساس، متوسط درآمد شاغلان IT در سال 2008 برابر 79005دلار بوده در حالي كه اين رقم در سال 2009 به 77367دلار رسيده است تا با كاهش 07/2درصدي همراه باشد. اين تحقيق كه روي بيش از 800 شركت و 50000 نفر انجام شده است، نشان ميدهد كه ركود اقتصادي باعث شده است تا كارمندان دريافت به موقع و سر وقت حقوق خود را به افزايش ميزان آن ترجيح دهند.
در گزارش منتشر شده از نتايج اين تحقيق كه درباره درآمد كارمندان و شاغلان بخشهاي مختلف صنعت IT انجام شده است، درآمد پايه مشاغل متفاوت به صورت جداگانه مورد بررسي قرار گرفتهاند.
مديران اجرايي: در رسته مديران اجرايي در صنعت IT، مسئول ارشد اطلاعات (Chief Information Officer) با درآمد پايه سالانه 163211دلار در سال 2009 بالاترين ميزان حقوق دريافتي را در ميان ديگر مشاغل اين صنعت دارند. اين در حالي است كه اين افراد در سال 2008 دريافتي پايه سالانه 171755دلار داشتند تا حقوق آنها با كاهش 97/4درصدي همراه شود.
در همين حال، مديران برنامهريزي (Director-IT Planning) بيشترين كاهش درآمد را در اين سال احساس كردند. اين افراد در سال 2008 حقوق پايه سالانه 115.434دلار داشتند در حالي كه اين رقم در سال 2009 براي آنها به 97.494دلار رسيده است تا كاهش 54 /15درصدي داشته باشد.
مديران توليد (Director-Production) كه در سال 2008 درآمد پايه سالانه 112648دلار داشتند، امسال با كاهش 17/2درصدي درآمدي برابر 110207دلار دارند. مديران سيستمها و برنامهريزي هم كه در سال 2008 درآمد پايه سالانه 131498دلاري با كاهش 34/1درصدي در سال 2009 درآمدي برابر 129738دلاري دارند.
متخصصان امنيت IT: بيشترين درآمد در اين بخش به معاونان امنيت تعلق ميگيرد. با اين حال اين افراد كه در سال 2008 درآمد پايه سالانه 148117دلار داشتند، امسال با كاهش 17/2درصدي درآمد پايه سالانهاي برابر 144908دلار دارند.
از طرفي اما بيشترين كاهش حقوق براي مديران امنيت و كارگروهها اتفاق افتاده است تا آنها در سال 2009 با كاهش 07/6درصدي، حقوق پايه سالانه 77832دلار دريافت كنند. ناظران امنيت اطلاعات هم با كاهش 61/0درصدي نسبت به سال 2008 در سال 2009 حقوق پايه سالانه 69433دلار ميگيرند. مديران هماهنگي بحران هم كه در سال 2008 درآمد پايه سالانه 71779دلار داشتند، امسال با كاهش 50/2درصدي 69988دلار دريافت ميكنند.
مديران IT: در ميان اين رسته مديران سيستمها و برنامهريزي با درآمد پايه سالانه 92614دلاري در سال 2009 بيشترين حقوق دريافتي را دارند كه اين مبلغ با افزايش 24/1درصدي نسبت به سال 2008 همراه بوده است. بيشترين كاهش اما در حقوق دريافتي مديران مخزن اطلاعات اتفاق افتاده است تا اين افراد با كاهش سالانه 11/12درصدي در سال 2009 درآمد پايه سالانه 55886دلار داشته باشند. در مقابل اما مديران آموزش گويا بيشترين افزايش درآمد را در سال 2009 تجربه كردهاند تا با افزايش 83/1درصدي نسبت به سال 2008، امسال درآمد پايه سالانه 60236دلاري داشته باشند.
مشاغل مرتبط با اينترنت: در اين رسته مديران سيستمهاي اينترنتي با درآمد پايه سالانه 86186دلاري در سال 2009 كه با كاهش 63/5درصدي نسبت به سال 2008 همراه بوده است، بيشترين درآمد و البته بيشترين كاهش درآمد را هم در ميان ديگر مديران دارند. متخصصان تجارت الكترونيك اما گويا بيشترين افزايش حقوق را در سال 2009 تجربه كردهاند تا با افزايش 22/4درصدي نسبت به سال 2008 درآمد پايه سالانه 63717دلار داشته باشند.
كارمندان نظارتي (Supervisory IT Staff): در ميان افراد شاغل در اين بخش بيشترين حقوق به مديران پروژه اختصاص دارد. اين افراد با كاهش سالانه 96/0درصدي در سال 2009 درآمد پايه سالانهاي برابر 92809دلار دارند. ناظران عملكرد كامپيوتر اما با بيشترين كاهش سالانه 51/8درصدي در سال 2009 درآمد پايه سالانه 46451دلار دريافت ميكنند.
متخصصان كامپيوترهاي شخصي هم با كاهش 53/0درصدي نسبت به سال 2008 در سال 2009 درآمد پايه سالانه 48516دلار دارند. متخصصان خدمات فني اما با افزايش سالانه 11/0درصدي در سال 2009 درآمد پايه سالانه 58524دلاري دارند.
روزهای واپسین سلول انفرادی بود، جلسات طاقت فرسا با حاج حسن، حاج محمود و ملا ممد سپری شده، اما از نظر آنها بازجویی ها رضایت بخش نبود، نه مصاحبه ای، نه پاسخ دندان گیری! حمله ددمنشانه به منزل و محل کار حاصلی نداشت، هر چند فیلمبرداری ماموران از اطاق خواب دختر جوانم آزارم می داد، این خبر که حتی لباس زیر همسر و دخترانم را از کمد ها بیرون کشیده و وسط اتاق ریخته بودند،سخت رنجم می داد، می گفتم: آنها چه گناهی دارند؟ جز این که همسر و فرزند من هستند چه تقصیری دارند؟ پاسخ این بود: تو سر موضع هستی ما هم مجبوریم فشار را زیاد کنیم! نمی دانم این توجیه درستی است که اگر من بر اعتقاد خویش استوار باشم، باید همسر و فرزندم تاوان پس دهند، تا من از موضع خویش عدول کنم! می گفتند: خودت باعث شدی، ما نمی خواستیم منزل و محل کارت را تفتیش کنیم، سر موضع هستی، باید بگویی اشتباه کرده ای!
آنروز حاج صادق - از مدیران ارشد وزارت - آمده بود، بسیار تند و خشن سخن می گفت، بارها مرا دروغگو خطاب کرد! نمی دانم دروغم چه بود! حتی یکبار دهانش را نزدیک گوش من آورد، گمان کردم می خواهد مطلبی را در گوشم نجوا کند، سپس با تمام قدرت فریاد زد: " دروغ می گویی!" من که پرده گوشم صوت می کشید و استخوانچه ها در حیرت بودند با تعجب و بهت فقط نگاه کردم! چه می توانستم بگویم؟ او برای خرد کردن شخصیت من آمده بود، به من می گفت: " بجای این همه نماز شب خواندن، هزار بار بنویس (من خَرم) !!
او برای شکستن من آمده بود، اما من او را نمی دیدم، حس می کردم او ناخواسته مامور الهی است، آقازاده ای که چشم باز کرده پدررا بالای منبر مشغول وعظ دیده و هماره تکریم و تعظیم شده است، حتی در تبعیدگاه دوران شاه، بخاطر دارم در کوچه های دامغان - تبعیدگاه آخر - بچه ها مرا نشان می دادند و می گفتند: " پدرش دانشمند است" برای نوجوان محصل شنیدن این جملات افتخار آمیز و غرور آفرین بود. با پدر به شهربانی می رفتم تا دفتر حضور و غیاب تبعیدی ها را امضاء کنند، سرهنگ شهربانی و مامورین با احترام تمام برخورد می کردند! معلم و مدیر جور دیگری رفتار می کردند، قبل از انقلاب احترام بخاطر روحانیت و علم و مبارزه بود و بعد از انقلاب تقرب به قدرت نیز مزید بر علت شده و تملق و چاپلوسی ارباب حاجت نیز افزوده شد، گاهی طلب دستبوسی طمعکاران آن چنان مرا می لرزاند، دست خویش می کشیدم و احساس می کردم دست دردست شیطان داشتم، می دیدم می خواهد با بوسه ای بر دست، مرا تا قعر جهنم بکشاند! اینها، همه و همه، می توانست شخصیت کاذبی برایم درست کند، تا آن روز هیچ کس این چنین در صدد شکستن من بر نیامده بود، آنروز بازجوی محترم ماموریت الهی داشت تا شخصیت کاذبی که چهل و اندی در من ریشه دوانده بود را در هم شکند، من او را نمی دیدم، ماموری الهی می دیدم که منِ من را می شکند، خود را نمی دیدم، نفس اماره را می دیدم که در حال شکستن است و خدای را سپاس می گفتم، شاید او خطاکار بود، شاید چنین خواسته ای خلاف شرع بود، شاید اهانت بود، شاید او کرامت انسانی را ذبح می کرد، اما من نفس خویش می کشتم، من خویشتن خویش به مسلخ برده بودم، از حملات او سود می بردم ، گوییا تازیانه هایی است که بر نفس شیطانی فرود می آید و نفس لوامه بیدار می شود تا دستت را بگیرد و به سوی نفس مطمئنه رهنمونت سازد.
جلسه بازجویی به آخر رسید، حاج صادق پنج برگه بازجویی شمارش کرد( مبادا که باز از برگه های بازجویی کش رفته و مقاله بنویسم!) و سئوالی به عنوان مشق شب مطرح تا در سلول انفرادی بنویسم و گفت: فردا صبح می آیم جواب بگیرم! و من چشم بسته به سلول برگشتم.
شب در خلوت خویش فکر کردم، راست می گوید، من هزار و یک دلیل بر خریت خویش سراغ داشتم و در سلول انفرادی هر روز یک دلیل تازه می یافتم! اول این که با پای خود به دام افتادم که حق تعالی فرمود: " لاتلقوا بایدیکم الی التهلکه"، الباقی بماند ...
حاشیه نروم، برگه های بازجویی یکرو بود، نباید پشت برگه چیزی می نوشتیم، مشق شب را نوشتم، دیدم پشت صفحه سفید است و به قول اصفهانی ها " اسرافِس!" پس در بالای صفحات نوشتم، " نسخه طبیب حاج صادق " و تمام پنج صفحه را پر کردم از ذکر مقدس و جایگزین نماز شب یعنی " من خرم " !
فرداصبح حاج صادق آمد، مرا با چشم بند به اتاق بازجویی بردند، مشق خویش عرضه کردم، صفحه را برگرداند و پرسید : این چیست؟ عرض کردم نسخه شماست! گفت : خودتی! من نیز نوشته بودم خودمم! پس مرا مجبور کرد پنج صفحه را پاکنویس کنم!
بعدها در صفحه 70 بازجویی این خواسته که هزار بار بنویسید " من خرم" را نقد کرده و آن را مغایر کرامت انسانی دانسته و البته نوشتم که من با اعتقاد این را نوشتم! چون هزار و یک دلیل بر خریت خود سراغ داشتم و در سلول انفرادی هر روز یک دلیل تازه می یافتم ، اول این که با پای خود آمدم، الباقی بماند...!
حاج صادق گفت: دیدی باز هم دروغ می گویی! اولاً: من صد بار گفتم نه هزاربار ! ثانیاً : تو هم هزار بار ننوشتی و کمتر نوشتی!
در پاسخ باید بگویم:
اولاً : در آن شرایط انفرادی من هزار بار شنیدم، اگر اشتباه شنیدم مرا عفو بفرمایید، آب که از سر گذشت چه یک نی، چه صد نی، چه هزار نی !
ثانیاً : من بقدر پنج صفحه سفید که داشتم نوشتم، اگر کم است و منقصتی در اذکار است، بفرمایید با قلم و کاغذ شخصی کتابت و ارسال دارم، نمی خواهم مشغول ذمه باشم! ، باز هم عذر تقصیر مرا بپذیرید، هرچه در تعداد این ذکر مقدس کاستی دارد، بفرمایید با کمال میل جبران می کنم!
ثالثاً : هزار که سهل است، اگر هزار هزار کرور هم بنویسم، خر نمی شوم! و این دلیل و حجتی است بر هر چه در زندان از متهمین می گیرید، من نوشتم تا بدانید با این نوشته ها و گفته ها کسی خر نمی شود!!!
18/6/88 - روز ضربت خوردن مولی(ع) - مهدی خزعلی
بسم الله الرحمن الرحیم
خواهرم گفت: چرا مهدی را به خانه راه می دهید!
یکشنبه برای عرض ادب و دستبوسی به منزل پدر رفتم- همه خواهران در همان مجتمع زندگی می کنند - یکی از خواهران که از دولتی سر احمدی نژاد پست ریاست دانشگاه گرفته است و شویش استاندار احمدی نژاد است برای بحث و مجادله به خانه پدر آمد، من برای صله رحم و عرض ادب رفته بودم، سعی داشتم از بحث سیاسی بپرهیزم، لیکن آنان اصرار دارند که فقط بحث سیاسی کنند و در حقانیت محمود سخن بگویند و صد البته در نفاق مخالفان او! شنیدم پس از خروج از خانه پدری فریاد اعتراض سرداده است که چرا او را به خانه راه می دهید!!! و باز گفته است ایکاش در تظاهرات او نیز تیری بخورد و کشته شود!!! نمی دانم، مگر بزرگترین گناه پس از شرک، قطع رحم نیست؟ و والاترین عبادت و اطاعت پس از توحید، احسان به والدین نیست؟ چگونه است که اختلاف نظر در انتخاب کاندیدای ریاست جمهوری در آیین اینان موجب قطع رحم است؟! مگر من حلالی را حرام یا حرامی را حلال کرده ام؟ شاید بیش از حد مجاز می دانم!علی ای حال، من هرگز قطع رحم نخواهم کرد و به امر خدا احسان و نیکی به پدر و مادر را ترک نخواهم کرد، دست و پای والدین را می بوسم و دیدار ارحام را واجب می دانم، اما سخن حق را ترک نمی کنم و با سعه صدر سخن باطل را می شنوم، به عقیده باطل آنان تعرض و اهانت نمی کنم، عقیده خود را بر آنان تحمیل نخواهم کرد و از آنان نیز فقط انتظار تحمل مخالف را دارم و بس. شاید خرده بگیرید که چرا اختلافات خانوادگی را علنی می کنم؟ در واقع این تلاقی دو دیدگاه است، تعارض دو تفکر در یک خانواده که نمادی از خانواده بزرگ ایران است، من می خواهم بگویم هرچه فریاد کنید که او (مهدی) از ما نیست، باز تمام سلولها می گویند "از ماست". در ایران بزرگ نیز هر چه فریاد کنید که « آنها از جنس ما نیستند» باز رگ و پوست و خون آنان گواهی می دهد که ایرانی اند، نمی توانیم گروهی از مردم را از خود جدا کنیم و بگوییم «از ما نیستند!» باید پذیرفت که در خانواده ایران اسلامی ما اندیشه های متفاوت وجود دارد، چه خوب، چه بد، ایرانی هستیم با اندیشه های متفاوت، افکار مختلف، اقوام گوناگون، ادیان، مذاهب و فرق متنوع. نمی شود هر کس خود را مطلق بداند و دیگران را سرکوب کند، روزگاری نیز قدرت در دست مخالف ما قرار می گیرد، آیا دوست داریم با چوب و چماق و اسلحه ما را خاموش کنند؟
والسلام علی من اتبع الهدی3/4/88 دکتر مهدی خزعلی
امروز سالگرد ارتحال یادگار امام بود، همه بودند،آنها که در سوگ او خون گریستند و آنها که ...، ناطق مراسم ناطق بود، او از خدمات سید احمد آقا در کنار امام و از نقش سرنوشت ساز او درانتخاب رهبری - با نقل سخنانی از امام - تقدیر نمود.
از زمانی که عماد باقی به نقل از نیازی گفت که سعید امامی و عوامل قتلهای زنجیره ای در قتل مرحوم احمد آقا نقش داشته اند و تایید این نقل قول توسط حاج سید حسن خمینی، خاطره ای از سعید امامی مرا می آزارد، هر روز این فرضیه در دلم قوت می گیرد، چه اشکالی دارد سید حسن مرگ پدر را پیگیری نماید، آیا تحقیق و تفحص در مورد مرگ تنها یادگار امام جرم است ؟ اگر "عناصر خود سر " چنین جنایتی انجام داده باشندچرا از تحقیق و شفاف سازی پرهیز کنیم ؟ ما که می دانیم تمام این قتل ها کار "عناصر خود سر" است، چه بهتر که با شفاف سازی اعتماد ملت را از دست ندهیم و به شبهات پاسخ دهیم
ارتحال نابهنگام مرحوم حاج سید احمد خمینی در 49 سالگی ( در همان سنی که آیت الله خامنه ای به رهبری و احمدی نژاد به ریاست جمهوری رسیدند،احمد به لقاءالله رسید، این هم از رموز عدد49 ) ضرورت تحقیق و تفحص را بیشتر می کند، این مهم نباید دچار مرور زمان شود، شاید حاج سید حسن آقا هرگز چهل و نهمین بهار را نبیند( زبانم لال )
اما خاطره من از سعید امامی :
در یک بحث تئوری با او ، من معتقد بودم که حذف فیزیکی در سنت پیامبر (ص) و ائمه هدی (ع) جایی ندارد، اگر چنین بود امیر مومنان علی علیه السلام می توانست در سقیفه که چند نفر بیش نبودند مسیر تاریخ را تغییر دهد، توجیه هم این که چند نفر معدود می خواهند علیه بیعت 120 هزار نفر با وصی و جانشین پیامبر (ص) توطئه کنند، یا مسلم در خانه هانی کار را یکسره می کرد و حادثه کربلا اتفاق نمی افتاد!
او معتقد بود وقتی علیه نظام اسلامی و ولایت امرتوطئه می کنند باید به هر طریق فتنه را ریشه کن کرد و استناد می کرد به دستور قتل کسانی که در جنگ احزاب خیانت و جاسوسی کردند و معتقد بود حذف فیزیکی باید با اذن حاکم شرع باشد.
به او گفتم: این عملیات "عناصر خود سر" موجب وهن اسلام و تضعیف نظام است، ترورهایی نظیر بختیار آبروی مسلمین را در دنیا به مخاطره انداخته است، لااقل سیا و موساد با "دست دادن" یا ریختن مواد در کفش قربانی و کمی صبر او را به سرطان مبتلا می کنندو یا از طرق دیگر او را مبتلا به ایدز می نمایند و این همه رسوایی ببار نمی آورند! در همان جلسه از روشهای نوین سخن می گفت، مثلاً این که بختیار در آن سن و سال حتماً از داروهای مختلف و مواد مخدر استفاده می کرده است ، اگر "سیا" می خواست او را حذف کند، به او نزدیک می شد و با شناسایی داروهای او ترتیبی می داد که یکی از قرصهای او عوض شود و یک قرص با همان شکل و شمایل اما با دوز بالا و کشنده از همان دارو در میان قوطی قرص او قرار می داد - دقت بفرمایید! فقط یک قرص که پس از مرگ باقی قرص ها معمولی و استاندارد باشند - و منتظر می ماند تا شب موعود و رسیدن نوبت آن قرص مرگبار !! مقتول مثل همیشه قرص های خود را خورده و آرام می خوابد و دیگر بیدار نمی شود، پزشک قانونی نیز سمی در خون او نمی یابد! حتی اگر غلظت دارو در خون او را اندازه گیری نمایند، تنها فرضیه محتمل استفاده عمدی یا اشتباهی از داروی اضافه است !
نمی خواهم بگویم این روش، مورد استفاده " عناصر خود سر" قرار گرفته است، اما غلظت خونی داروها ی مصرفی مرحوم احمد آقا باید اندازه گیری می شد ( اگر نشده است، مشکوک است! ) دوز سمی و کشنده می توانست یک سر نخ قوی و محکم باشد !
حال چه باید کرد ؟ آیا " عناصر خود سر " باید فارغ از پیگیری قتل فرزند امام باشند ؟ این رسالت خانواده امام (ره) بخصوص در حیات همسر امام و مادر سید احمد آقا است ، به دنبال فردی بگردید که آخرین قوطی داروی حاج احمد آقا را تهیه کرده است! می تواند در قوطی داروی او یک قرص با دوز سمی و کشنده قرار داده باشد، سر نخ تحقیقات یافتن فردی است که آخرین دارو را برای احمد آقا تهیه کرده است! باید مراقب بود و از جان او صیانت کرد، دولت دهم با رسیدگی جدی به این پرونده ها باید نظام را از لوث این شبهات پاک و تطهیر نماید ( دولت مطهر )
امشب پس از سالها آرام می خوابم، احساس می کنم بار سنگینی از دوش بر داشته و به تکلیف خود عمل کرده ام.
حال مسئولین قضایی و امنیتی دو راه دارند:
1 - با فوتی شعله مرا خاموش کنند که هر چه بر این شعله بدمید برافروخته تر می شود! و مصاحبه و تکذیب سید حسن آقا کار را خراب تر می کند و شبهه را در میان مردم تقویت می نماید.
2 - رسیدگی منصفانه به پرونده و رمزگشایی قتل مرحوم حاج سید احمد خمینی.
والسلام علی من اتبع الهدی
پنجشنبه 22 اسفند 1387 / دکتر مهدی خزعلی l!