جای مردم اذربایجان خیلی خالی است
با سلام
اول باید یک نکته اساسی را یادآوری کنم که در این دنیای مجازی که هیچ کس مرام و منظور واقعی دیگران را از حرفهای دوستان مجاری خود را نمی داند پس بهتر است دشمنان خود را بشناسیم و به حرف کسانی که بی ادب هستند و حرفهایشان بوی تفرقه دارد توجه نکرده و درجای خودش جواب انها را بدهیم .
سوال :چرا مردم آذربایجان مردم تهران را همراهی نمی کنند؟
منظور از همراهی چه می تواند باشد؟ کشته شدن یا کشته دادن؟باید این نکته را بخاطر داشته باشیم که هدف هیچ کس کشته شدن نیست.چون ما ها هدفهای بسیار بزگتر از شهادت داریم و آن ایجاد عدالت قانونمند و برآمده از رای ملت است .
هدف جنبس سبز این می باشد که رای مردم در زندگی روزمره انها دخالت داده شود و به این ترتیب مردم خودشان بتوانند سرنوشت خودشان را انتخاب کنند.(بعدا دوباره در این مورد نیز حتما بحث خواهیم کرد).
یک نکته جالب توجه اینکه آیا ترکها از ایرانی های جدا هستند؟آیا ترکها از مردم رشت و ساری و تهران جدا هستند؟البته که نه؟
در طول تاریخ چند هزار ساله مردم رابطه های فراوانی بین قومیت ها ایجاد شده است. اصیل ترین این رابطه ها از طریق خون می باشد.ازدواج یکی از معتبرترین رابطه هاست.کسانی که ملت آذربایجان و کردها و... را به جدایی طلبی محکوم می کنند آیا به این فکر کرده اند که اگر خدایی نکرده روزی آذربایجان از ایران جدا شود چگونه همسر یک آذربایجانی می تواند با خانواده همسر خودش در جنوب یا در شمال ارتباط داشته باشد؟ چگونه است در روزگاری که همه کشورهای اروپایی با داشتن فرهنگ و زبان در حال یکپارچه شدن هستند ولی آیا مردم آذربایجان دوست دارند که پس رفت داشته باشند و سعی در ضعیف کردن خودشان هستند؟؟!! دراین روزگاران که بانک ها و شرکت های کوچک در حال محتد شدند هستند تا پیشرفتشان سریعتر و در آمدشان بالاتر باشد چگونه ممکن است قومیت های ایرانی به فکر جدایی باشند؟.
و به این ترتیب آیا ملت ها و قومیتهای ایرانی به دنبال ضعیف ساختن خود و به دنبال آن عقب ماندن خودشان از چرخه گردون اقتصاد جهانی هستند؟البته که اینگونه نیست و همه ملت ایران در این هزار ساله در همه حرکت های خود به سوی پیشرفت گام برداشته اند و به طور کلی می توان گفت شعار و برنامه فکری و عملی همه ملت ایران ((استقلال – آزادی – و پیشرفت )) بوده است.
روزگاری پدران ما فکر می کردند که می توان از طریق جمهوری اسلامی می توان به آرمانهای خودشان برسند ولی حالا متوجه شدند این حکومت نه جمهوری است و نه اسلامی...حالا اینها هر چه می خواهند بگویند..در عمل اینگونه ثابت شد.
خوب برویم به اصل مطلب: تا آنجایی که من اطلاع دارم پدر ندا ترک و اذری زبان بوده و این از فامیلی ایشان هم معلوم است.
.نکته ایی دیگر لازم به یاد آوری تبریز خیلی کوچکتر از نهران است درروزهای اول نا آرامی های مردم نبریز من خودم شخصا حضور داشتم جاتون خالیچند تا کابل هم بسیجی ها همکار خوردم. در آبرسان که بن بست بود مردم نتوانستند حضوری همه جانبه داشته باشند .
چون به علت وجود نا آرامی های قبلی مامورین فکر همه جا ها رو کرده بودند و در ضمن من این مطلب رو احساس کردم که از طرف حکومت عد ه ایی در میان ما بودند که الکی می گفتند فرار کنید و به این ترتیب از انسجام مردم می کاستند.
دوستان مگر مردم آذربایجان چه می خواهند آیا توانایی نوشتن و خواندن به زبان مادری درخواست زیادی است؟با نوشتن و خواندن است که تجارب از نسلی به نسل دیگر انتقال داده می شود.و این انتقال باعث پیشرفت انسانها شده و در کل باعث پیشرفت کشور می شود.
کسانی که ملت آذربایجان و ایرانی های اصیل که همانا کرده ها هستند را به جدایی طلبی متهم می کنند خیلی بی انصاف هستند.آیا درخواست اجرای قانون اساسی ایران در مورد قومیت ها درخواست زیادی است؟
دوستان باور کنید فردی ترکی حرف می بزند و به زبان ترکی رویا پردازی می کند و به زبان ترکی عشق خود را ابراز کند به زبان ترکی خرید و فروش کند به زبان ترکی خواب ببیند......خیلی مشکل است که با زبان دومی این کارها را بر روی کاغذ بیاورد و آنها را به نسل دیگری انتقال بدهد.
بهتر نیست عقلای جامعه برای حل این موضوع چاره ایی بیاندیشند؟ مثلا یک رسک الخط مخصوص آذریهای ایرانی؟؟؟
دوستان یکی از عوامل عمده و مهم برای پیشرفت ،رضایت مندی مردم از وضعشان است.حال چگونه می توان به داشتن کشوری پیشرفته در تمام عرصه ها فکر کرد در حالی که همه مردم از آن راضی نباشند؟
همه یعنی :زنان ما که نصف کشور را تشکیل داده اند از وضع کلی خودشان راضی نیستند،آذری زبانها که تقریبا نزدیک نصف کشور را تشکیل می دهند نیز راضی نیستند. و به این ترتیب می توان گفت کرد ها ،لرها......کسبه ..دانشجویان....
پس در حالت کلی می توان گفت که باید به سمتی حرکت کنیم تا بتوانیم همه مردم را زیر پرچم ایران و با استفاده از هدف مشترک که به نظر من در طول تاریخ استقلال -آزادی – وپیشرفت بوده و هست،بتوانیم اداره کنیم و این کار نمی تواند اتفاق بیفتد مگر اینکه بتوانیم انتخابات آزاد برگزار کنیم و نماینده واقعی ما در مجلس مردمی حقوق ما را مطرح نموده و مردم نیز از نماینده واقعی خود درخواست های خود را مطالبه نمایند.
یاشاسون ایرانی یاشایون اذربایجان
آذربایجان اویاخدی میلتینه دایاخدی
دوست گرامی شما ترک نیستید، شما آذربایجانی هستید. آذربایجان عربی آذرآبادگان هست، جایی که آتشکده های بسیار داشته است. زبان شما به وسیله ریخته شدن خون پدران و مادرانتان به وسیله امپراتوری عثمانی با ترکی اوغوز ترکیب شد، هرچند که عثمانی ها می خواستند به کل زبان شما را ترکی کنند ولی نتوانستند. نژاد شما نیز از خون مغولی پاک پاک است و همانند کردهای بزرگ و گرامی شما نژاد آریایی از شاخه ماد دارید.
اگر لطف کنید تاریخ باستان را بخوانید خواهید دید پدر و مادر شما چه کسانی بودند. شما باید آه آنها را بشنوید، یک روزی باید حقیقت را خودتان پیدا کنید و بفهمید هرگاه خودتان را "ترک" خطاب می کنید مانند این است که بر ریخته شدن خون نیاکانتان به وسیله عثمانی و مغول و عرب و مغدونی رضایت داشته اید.
یادتان نرود همین اصطلاح "ملت" را به خورد خراسانی ها داده بودند، ولی هر چه که سواد و علم در میان مردم ایران بیشتر شد مردم تاریخ خود را بیشتر جستجو کردند و نه تنها امروز خراسانی ها خود را از بسیاری از ما بیشتر ایرانی می دانند بلکه ما نیز بدون فردوسی خراسان، زبان و فرهنگ و هویت و شناسنامه خودمان را ناکامل و نصفه می دانیم.
یک لحظه تصور کنید یکی از نیاکان مادری یا پدری شما هنگامی که به وسیله دشمن، فرقی هم نمی کند چه دشمنی چه مغول چه عرب چه حتی رومی یا مغدونی، صلاخی شده بود در آخرین لحظه های زندگی به چه چیز دلخوش کرده بود. به اینکه از او نسلی باقی خواهد ماند. تنها درباره شما هم نیست، درباره آن کرمانی و شیرازی و همدانی و شوشی هم هست.
دوست من بگذار یک مثال بزنیم، یک مثال واقعی که رخ داده است، و برای مردم کشور خودمان هم رخ داده است. کسانی که تاریخدان هستند می گویند اگر اشکانیان پس از اسکندر قدرت را به دست نمی گرفتند ما امروز یونانی حرف می زدیم و شکی نیست که خودمان را فرزندان زئوس فرض می کردیم و کوروش و داریوش را بیگانگانی تجاوزگر می نامیدیم که کشور ایران را از یونان بزرگ دزدیده اند.
شکی نیست که اگر کسی پیدا می شد که از ما "یونانیان سرفراز و بزرگ" بخواهد تاریخ پیش از اسکندر را بخوانیم و بفهمیم که ایرانی هستیم، ما با فحش و ناسزا پاسخش را می دادیم، می دانی چرا؟ چون ما کاملاً اطمینان داریم که یونانی هستیم! یونانی ! یونانی! چرا یک عده دروغگو می گویند ما یونانی نیستیم؟ چرا می خواهند تاریخ ما را تحریف کنند؟ چرا از خونخوارانی مانند کایروس و نوه ترسو اش زرزیس پشتیبانی می کنند؟ مگر پدر همین زرزیس این همه از هم میهنان یونانی ما نکشت؟ مگر ما در ماراتون این هخامنشیان دیلاق بی عقل را شکست ندادیم؟ مگر ما این همه کشته ندادیم که آتن حتی یک روز زیر سلطه پرسیس نباشد؟ مگر همسایه شمالی ما الکساندر بزرگ سرزمین هایی که از هند تا بابل به دست این پرسیس ها از هلاس دزدیده شده بود پس نگرفت؟ چرا به یونانی بودن خودمان افتخار نکنیم؟ چه فرهنگی بهتر از فرهنگ هلنی؟ این همه آثار هنری و علمی مگر کورید نمی بینید آتن هزاران سال است که مرکز جهان متمدن است؟ مگر این هخامنشیان وحشی جز کشاورزی و گله داری چه کاری بلد بودند؟
بله دوست من شک نداشته باش اگر همان هزار و اندی مرد و زن اشکانی قدرت را به دست نمی گرفتند من خودم امروز همین حرف های بالا را می زدم، این دقیقاً چیزی است که برای شما اتفاق افتاده است، خواهشمندم یک کتاب تاریخ را ورق بزنید و آه نیاکانمان را در برگ برگ آن بشنوید، تصور کنید در آخرین لحظه جان دادن امیدشان به چه بوده است...
تصمیم با شماست
با سلام
اوالا دوست عزیز بالایی حرفی که شما می زنید درست نیست.
شما تاریخ رو مطالعه نکردید فقط از آدمهایی هستید که اهل منبر هستند.
زبان ترکی یک زبان درباری بود........
حال بیاییم بگبم حرف شما درست است(که صد البته درست نیست)آیا زندگی کردن یک ملنی در اینجا فرد ترک نمی شود؟
به عنوان مثال اگر کسی 150 سال در آمریکا زندگی کند کجایی به حساب می آید؟
دوباره یاد آوری می کنم که حرف شما درست نیست .
در ضمن ما ترک ها یادمان نمی رود و نرفته و نخواهد رفت که ایرانی هستیم.
اگر ایرانی نبودید برادرانمان برای گرفتن یک وجب از خاک این کشور با عراق به مبارزه نمی رفتند؟
اگر خومان را از ایران نمی دانسیم ستارخوانی به وجود نمی دانستندو ......
من از یکی از شهرستانهای آذربایجان شرقی هستم .
پدر مادر بزرگم در تهران به خاک سپردیم.عموم تو تهران در خاکش آرمیده است......
دوستان گرامی
به یقین میگویم ما مردم تبریز نیز در کنار جنبش ازادی خواهی مردم سراسر ایزان بر علیه دشمن مشترک هستیم و اگر کسانی از افراطیون غیر این فکر میکنند یا جیره خوار حکومتند یا در دام حکومت افتاده اند.
من به عنوان یک ترک تبریزی باید بگویم متاسفانه مغاطه شدیدی شده است.
این قضیه که در تبریز خبری نیست کذب محض است که عده ای آگاهانه و عده ای از روی نا آگاهی مطرح میکنند.
اولا فضای امنیتی در تبریز بعد از سال 85 شدید است و آزادی عمل به حدی که در شهرهای دیگر وجود دارد در تبریز نیست
در ثانی اگر در تبریز بودید 25 خرداد صدای تیر اندازی در اعتراضات تبریز را به یقین شننیده ا ید
به قدری نیرو کم آوردند که علاوه بر بسیج نیروی انتظامی و یگانهای ضد شورش از یگان مرزدادران نیز به خیابانها ریختند!
ثالثا بانگ الله اکبر چندین شب در تبریز
در محلات مختلف شبها را میشکافت
رابعا اگر کمی با دقت به کیوسکهای تلفن و دیوار ها نگاه کنید چنان حجمی از شعار نویسی را میبینید که گمان نکنم در شهرهای دیگر به این حد باشد
نکته دیگر اینکه حتی جریان های ناسیونالیست آذر بایجان هم بر لزوم اتحاد بر علیه حکومت و یاری هموطنان تهرانی تاکید دارند.
حتی در بیانیه یکی از این گروهها آمده است که اگر ما امروز به یاری آنان نشتابیم چکونه انتظار داشته باشیم که آنان فردا مارا در مطالبات قومی یاری دهند؟
البته عده ای از مزدوران حکومت و طرفداران احمدی نژاد با نفوذ در جریان های بومی قصد دارند اختلافات قومی را دامن بزنند .
بنده به ضرورت شغلی با ارتباطی که با برخی از افراد امنیتی و اطلاعاتی دارم میدانم که 130 نفر از سیاسیون تبریز ساعاتی قبل ار اعلام نتایج انتخابات دستگیر شده اند. همچنین 3000 نفر نیروی اضافی غیر بومی در تبریز مستقر شده اند
اینکه در تبریز در خبری نیست یک دروغ است.بله فقط در 8 مرداد در تبریز 200 نفر بازداشت شدند
این خبر کاملا موثق بوده و از یکی از فرماندهی نیروی انتظامی مستقیما شنیده ام